سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جنبش وبلاگی دزفول؛ مظلوم قهرمان
ایستگاه تفکر

 

به نام خدا
علیان مجنون می گوید :

روزی به خانه دوستی رفتم . او برایم فالوده آورد . به او گفتم :این فالوده عالمان است دوست داری فالوده عارفان را به تو یاد دهم ؟
دوستم گفت :آری

گفتم :عسل صفا شکروفا روغن رضا نشا سته ی یقین را در دیگ تقوا بریز .
آب خوف بر آن بیفزا     
با کفگیر عصمت مخلو ط کن
و بر آتش محبت بپز
آن گاه در ظرف فکرت بریز
و با بادبزن حمد خنک کن
و با قاشق استغفار بخور.

 


نوشته شده در چهارشنبه 89/6/17ساعت 5:49 عصر توسط پانیذ نظرات () |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

کد تقویم

p align='center'>